اولین عید قربان و امیرعلی
امسال اولین عید قربان بود که خانواده ما سه نفره بود و حضور قشنگ پسرم رو لمس کردیم،
امسال ما دو قربانی داشتیم پدر و مامان ی گوسفند قربانی داشتن و با عمه ها و عمو هم قرار داشتیم ی گوسفند قربانی کنیم و ما مونده بودیم کجا بریم؟
پدر جون زحمت کشید و مراسم قربانی کردن رو به روز جمعه موکول کرد تا ما هم باشیم.
روز پنج شنبه صبح زود بیدار شدیم و رفتیم خونه عمه شهلا.
وقتی رسیدیم شما بغل عمه رفتی و دلبری کردی
اینم قربانی عید ما
امیرعلی و دیانا
اینجا هم کلاه باشگاه نسیم رو پوشیده بودی
روز بعد هم که جمعه بود رفتیم پیش پدر و مامان و باز هم قربانی خاله مهری اینا هم اونجا بودن و خلاصه حسابی کباب خوردیم و خوش گذشت.
امیدوارم همیشه شاد باشیم و در کنار هم این اعیاد قشنگ رو جشن بگیریم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی