وبلاگ ماوبلاگ ما، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
اهورااهورا، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات عاشقانه گل پسرام

واکسن شش ماهگی

1394/9/7 8:57
نویسنده : مامان سپید
107 بازدید
اشتراک گذاری

واسه واکسن شش ماهگیت با بابا سعید و مامان و دایی جون رفتیم ی ماشین رفته بودیم واسه آقا واکسن بزنیمخندونک

بازم مثل ی مرد اصلا گریه نکردی و نترسیدی، خیلی خوشحال شده بودم.

ولی تب داشتی و شب بیقراری کردی و تا صبح نخوابیدی مامان و دایی هم نخوابیدن واقعا هلاک شده بودن یکسر تو بغل بودیخسته

روز دوم بهتر بودی ولی بیحال بودیغمگین

خدا رو شکر روز سوم کاملا خوب شدی دیگه راحت شدی تا واکسن یکسالگیآرام

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)