هدیه ای از راه دور
امسال قرار بود تو تابستان خاله بیتا بیاد ایران، ولی متاسفانه برنامه جور نشد و نیامد و ما کلی ناراحت شدیم دقیقا سه ساله که دخترخاله عزیزم رو ندیدم و حسابی دلتنگشم.
خاله بیتا حسابی گل پسر رو دوست داره و از اولین روز تولدش عکسشو تو بیمارستان واسش فرستادیم تا حالا و خاله جون همیشه کلی قربون صدقت میره، خاله بیتا زحمت کشیده بود از اونجا واسه گل پسرم ی کاپشن شلوار خیلی قشنگ سوغاتی گرفته بود که چون نتونست بیاد از طریق یکی از دوستاش واسمون فرستاد ایران و از تهران هم خاله الهام واسمون پستش کرد که پسری بتونه ازش استفاده کنه، دقیقا اندازه گل پسر بود و باهاش عکس انداخت و واسه خاله جون فرستادیم.
وقتی هدیه رو باز کردم اشک تو چشمام حلقه زد و واقعا از صمیم قلبم دلتنگ شدم بیتای عزیز خواهر قشنگم میدونم اینجا رو نمیبینی امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی و بتونم زحمتاتو جبران کنم، بهت افتخار میکنم و از صمیم قلبم دوستت دارم.