وبلاگ ماوبلاگ ما، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
اهورااهورا، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات عاشقانه گل پسرام

عکس های بهمن ماه 95

1395/11/30 11:32
نویسنده : مامان سپید
120 بازدید
اشتراک گذاری

تا بیست و یک ماهگی

هوا خیلی سرد شده و ی برف حسابی اومد اول رفتیم پارک در خونمون و کلی بازی کردیم بیشتر همسایه ها هم اومده بودن

امیرعلی و رایان

امیرعلی و علیرضا (البته علیرضا رفت برف بازی و تو عکس نیفتاد)

بعد رفتیم پارک کوهستان برف بازی و کلی عکس یادگاری انداختیم

از اتفاقات این ماه عمل اوژانسی چشم مامان عزیزم بود که همگی واقعا شوکه شدیم و قرار شد تا دو هفته امیرعلی رو مهد بزاریم که مامانی قبول نکرد و گفت هوا خیلی سرده بچه مریض میشه و ممکنه تو مهد راحت نباشه، خدا رو شکر عمل با موفقیت انجام شد و رفتیم سراغ مرخصی که من و بابا نوبتی میگرفتیم و بعد نوبت دایی و خاله ها شد و خدا رو شکر این دو هفته از مامانی حسابی مراقبت کردیم و کلی خونه مامانی شلوغ بود و هر روز مهمون داشتیم و به پسری حسابی خوش گذشت دیگه کلا من درگیر بودم و اصلا وقت عکس گرفتن و مطلب گذاشتن رو نداشتم.

از اتفاقات دیگه پیروزی تیم کشتی ایران بود که این مسابقات تو شهر ما برگزار شد و کلی بعد از پیروزی جشن و سرور به پا شد و البته ما هم رفتیم و شادی کردیم

وقتی پسری از حموم میاد

ی خواب راحت بعد از حموم

آخر ماه و بازم کلی کار حسابداری خسته دیگه امیرعلی و بابایی اومدن دنبالم و باهم برگشتیم

اینم پانیذ و پارمیس که تا فهمیدن شما اومدی سریع اومدن باهات بازی کنن قربونت برم ببین پارمیس چطور نگات میکنه

و البته شام مهمون بابایی بودیم.

قربونت برم تازه موهاتو کوتاه کردیم ماه بودی و ماه تر شدیبوس

و در آخر هدیه ولنتاین من

ممنونم سعید عزیزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)