وبلاگ ماوبلاگ ما، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
اهورااهورا، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات عاشقانه گل پسرام

اولین آزمایش

1397/7/30 15:21
نویسنده : مامان سپید
101 بازدید
اشتراک گذاری

بسیار به بستنی علاقه داری و همه اینو میدونن و هر وقت بیان خونه برای شما بستنی میارن و بعضی از روزها چهارتا بستنی میخوری یا اینکه صبح که بیدار میشی میگی من بستنی میخوام خواب بستنی دیدم و من میگم باشه امروز میرم از جمشیدی (سوپر مارکت سرکوچه) برات میخرم و میگی نه مامان سپید خواب دیدم بستنی پالیز بودخنده و کمتر از بستنی پالیز رضایت نمیدی.

ی کم این موضوع من رو نگران کرد و بعد از مشورت با دکتر تصمیم گرفتم برات ی آزمایش کلی بدیم ، روز یکشنبه 97/07/21 رفتیم آزمایشگاه و چون خیلی دلنگران بودم مامان عزیزم هم زحمت کشید و با ما آمد و خوشبختانه اصلا گریه نکردی و ناراحت نشدی، خیلی راحت  آزمایش خون دادی و به بچه های دیگه هم روحیه میدادی و آزمایش ادرار هم بدون هیچ مشکلی دادی از شدت خوشحالی ذوق زده شده بودم اصلا نترسیدی و مشکلی پیش نیامد وقتی آمدیم بیرون گفتی پسر خوب بودم منم در آغوش گرفتمت و گفتم فراتر از تصور، عالی بودی پسرم، گفتی جایزه میخوام و منم گفتم دستور بده هر چی اراده کنی برات میگیرم گفتی ماشین میخوام و ساعت 7:30 صبح مغازه ها بسته بودن و کلی گشتم که خوشبختانه ی دکه باز بود و البته اسباب بازی زیادی داشت، با هم رفتیم و به انتخاب خودت ی ماشین رو خریدیم.

اینم برگه پذیرش آزمایشگاه (امیدورم هیچ وقت مریض نباشی و تنها برای چک کردن و مطمن شدن از سلامتیت اسمت رو این برگه بره)

اینم جایزه شما (ناگفته نمونه خودمم خیلی دوستش دارم)

پ . ن :

روز شنبه 28 مهر جواب آزمایش حاضر شد و بلافاصله از شرکت رفتم و جواب رو گرفتم دکتر آزمایشگاه گفت همه چی عالیه و خدا رو شکر سالم سالم هستی ولی برای اطمینان پیش دکتر متخصص هم بردم و اونم نظرش همین بود و منم با کلی بستنی اومدم خونه و دیگه از بستنی خوردنت هیچ نگرانی ندارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)