فرهنگ لغت امیرعلی
اینم فرهنگ لغت امیرعلی
پِدَل = پدر
جَبال = جلال(به زبان مامانی بعضی وقتا به پدرجون جَبال میگی)
مام = مامان
دای = دایی
دَعید = سعید (این کلمه در روز بیش از هزار بار تکرار میشه)
دِبید = سپید
عَرمَ = عمه
دَدَو = عمو
دادی = شادی
عَجیج = عزیز
بَفت = رفت
دِدِش = بدش
دَس = دست
اینا = مینا
دادی = شادی
دَر = در
دَدَ = بیرون و تفریح
قدیمیا میگن بعضی بچه ها حرکتشون(راه رفتن) سریعه بعضی بچه ها صحبت کردنتشون ماشالله گل پسر من هم تو حرکت هم تو صحبت کردن عالیه
اسم من دِبید هست یا عجیج (سپید،عزیز) بعضی وقتا هم من و همسری هردو ی اسم داریم و به منم میگی دَعید(سعید)
اما چند وقتی میشه که میگفتی نَن، و ما معنیشو نمیفهمیدیم تا اینکه چند روزه دقیقا به من میگی نَه نَه
امیرعلی به من علاقه خاصی داره وقتی از سرکار برمیگردم کلی بهم محبت میکنه و واقعا خستگی کار رو از بدنم بیرون میاره دیگه به کسی اهمیت نمیده و بغل منه و بووووووووووووووووووووووووووووووووس
همه بهش میگن بچه نه نه، گل پسر هم فکر میکنه اسم من نه نه هست به مامانم میگی ماما به من نه نه
بعد از کلی تلاش تقریبا یادت رفته دوباره من شدم دِبید ولی دوباره دیشب از خواب بیدار شدی و با گریه میگفتی نَه نَه
ناگفته نمونه امیرعلی الان شش تا دندون قشنگ داره چهار تا بالا دوتا پایین وقتی میخندی عین مروارید میدرخشه خدا نکنه گاز بگیری قشنگ ی تیکه از آدم میکنی