وبلاگ ماوبلاگ ما، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
اهورااهورا، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات عاشقانه گل پسرام

شهریور 97

1397/6/31 14:10
نویسنده : مامان سپید
115 بازدید
اشتراک گذاری

این پست طولانیه چون کلی اتفاق های خوب افتاد و کلی تفریح و گردش رفتیم که من همرو برات ثبت میکنم.

اولین تفریح رو با خانواده خاله فرح رفتیم یک جای بسیار دیدنی و زیبا بود روستای هجیج جاذبه ای شگفت انگیز در دل کو ه های استان کرمانشاه

قایق سواریش لذت خیلی خاصی داشت

مسیر این قایق به سمت ی آبشار بسیار زیبا بود

از قایق پیاده شدیم و رفتیم کنار آبشار که امیر هم آمد واقعا زیبا بود ولی به نظم ی کم خطر داشت که با اصرار و البته احتیاط امیر بودن در زیر آبشار رو تجربه کرد و بابا و دایی وحید و عمو جلال حسابی ازت نگهداری کردن

خودت ببین کجا رفتی

و میزان خوشحالی و هیجانت

اینم نمایی زیبا از این مکان اون پایین هم قایق خودمونه که مامانی و الناز و خاله سوارش هستن

تو قایق سواری حسابی آب بازی کردیم و من و سعید و امیر ی تیم بودیم و دایی وحید و الناز هم رقیبمون و اون آقایی که هدایت قایق رو داشت حسابی همکاری کرد و کلی پیچ زد و وقتی قایق از سمت ما کج میشد دستمون رو تو آب میکردیم و به سمت اونا آب میریختیم که بلافاصله اونا هم جبران میکردن و حسابی بهمون خوش گذشت و خندیدیم و آب بازی کردیم و هممون خیس شدیم،تو راه برگشت غار قوری قلعه هم رفتیم و شام رو اونجا خوردیم، حدودا ساعت یک شب رسیدیم خونه و پسر خسته من بعد از ی تفریح عالی.

اکثر شب ها هم دسته جمعی بیرون میریم و بهمون خوش میگذره البته ی سراب نیلوفر و ی پارک دیگه هم دسته جمعی رفتیم که یادم رفت عکس بگیرم

پسری در حال مبارزه با دایی وحید برای پرتاب هواپیما چراغ دار به آسمان

روز 12 شهریور نامزدی مهسا جون بود که هممون خیلی غافلگیر شدیم و من واقعا انتظار عروس شدن مهسا رو اینقد زود نداشتم آرزوی خوشبختی براشون دایم

اینم بابا با آقا کاوه داماد جدید خانواده

پسرم که اصلا فرصت نشد ازت عکس بگیرم و اینم واسه یادگاری از تو فیلم ازت گرفت خوشتیپ جون

چون خیلی پسر خوبی بودی روز بعد از نامزدی با هم دوتایی بیرون رفتیم از طرف من جایزه گرفتی و به انتخاب خودت ی تراکتور خریدیم که البته فرصت نکردم ازش عکس بگیرم.

وقتی ساعت 11 شب هوس آب هویج کردی و با بابا جلال رفتیم به صرف آب هویج بستنی

از تفریح های دیگه کاروانسرای شاه عباسی بود در یکی از شهرستانهای استان، که محیطی بسیار زیبا و تاریخی بود با غذای خیلی خوشمزه و موسیقی زنده که کلی رقصیدین و بهمون خوش گذشت

و اما بریم سراغ عقد مهسا جون

روز 18 شهریور مراسم عقد مهسا جون بود که پسری با بابا آرایشگاه رفت و با ی لباس جدید و البته گران قیمت که مامان عزیزم زحمت کشیده بود وارد محضر شد

وقتی مامان واسه پسرش ذوق کنه این همه عکس قشنگ میگیره چون قدرت انتخاب نداشتم همرو واست گذاشتم

چون ی کم زود رفته بودیم تاب بازی کردیم البته به اصرار پسرم من سوار شدم و اون تاب دادخنده مامان خوب به من میگنزیبا

بعد با مامنی رفتی آتلیه و چند تا عکس هم اونجا انداختی و با عروس هم عکس انداختی البته عکس ها که حاضر شه برات میذارم و اینا رو باگوشی خودم از روی مانتیتور گرفتم

اینم بچه ها تو تالار در جایگاه عروس داماد

اینم گل پسر من در گذشت زمان

و اما وقتی پدر و پسر میرین بیرون و بابا مراقبت نبوده و البته شیطونی خودت هم هست که دست نمیدی و بدو بدو میکنی و افتادی و حسابی زخمی شدی وقتی در رو باز کردم و با چشم گریان و لباسهای خاکی دیدمت خیلی خیلی ناراحت شدمگریه واقعا آروم کردنت سخت بود مامانی هم خیلی اتفاقی تو پارکینگ در حال گریه دیده بودت که برای آرام کردنت با ی ماشین اومد خونمون و با دیدن جایزه حالت بهتر شد.

قربون قلب پاک و بزرگت برم واسه اینکه من ناراحتی نکنم برام میخندی

عاشورای امسال حال و هوای خاصی داشت روزهای اول محرم  هیئت رفتیم و ی شب خونه عمه بودیم که آرین هم اومد و هدیه تولد آرین هم بهش دادیم، البته عین هدیه ها هم واسه پسرم تهیه کرده بودیم که دچار جنگ و دعوا نشینچشمک و حسابی با هم بازی کردین البته اینقد شیطونی کردین که فرصتی نشد از هدیه هاتون عکس بگیرم شب هم همه با هم رفتیم عزاداری

روز عاشورا هم رفتیم هیئت حاجی یوسفی که مراسم عزاداری خیلی قشنگی دارن و من خیلی دوست دارم، از همون ابتدا عمو میثم ی کم  گِل زد رو لباست که خیلی بدت اومد و میگفتی کثیف شدم.چشمک

اینم امیر و ماهور البته جدای از هیئت و در حال بدو بدو و بازی اینجا دیگه خسته شدین و دارین استراحت میکنین

حتی حاضر نبودی پیش عمو باشی و برای اولین بار در آغوشش بغض کردی و میگفتی این داداش نیست چون داداش تمیزه این آقا گِل زده لباسشنه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)