دلنگرانی
خبر بد واسه خونه کشی
چند روز پیش ی نمایشگاه مادر،کودک و نوزاد زده بودن من و بابایی با کلی شوق و ذوق همون روز اول نمایشگاه رفتیم زیاد وسیله های جالبی نداشت اما آقا هادی دوست بابا اونجا ی غرفه داشت و فهمیدیم نمایندگی پوشک نوزاد زده کلی خوشحالی کردیم پوشک شما دیگه تامین شد بعد بابا و دوستش کلی خندیدن و خوش گذشت و برگشتیم خونه اما....
وقتی برگشتیم با صاحب خونه واسه تمدید قرارداد تماس گرفتیم ولی اون گفت باید خونه رو خالی کنیم چون قراره پسرش بیاد اینجا، واقعا شوک بدی خوردیم این خونه خونه خیلی خوبیه من دوست ندارم تو ماه های آخر بارداری دنبال خونه و استرس خونه کشی باشم ولی چه فایده! مجبوریم دیگه!
نی نی قشنگم پیش خدا هستی واسمون دعا کن تا ی خونه خوب و قشنگ پیدا کنیم امیدوارم تو خونه کشی واسه شما هم مشکلی پیش نیاد البته اصلا نگران نباش مامی با تمام وجود مراقبته، قول میدم.
فعلا که شدیدا به دنبال خونه هستیم و هنوز هیچ مورد خوبی پیدا نکردیم نی نی جون دعا کن.
از بنگاه که اومدیم خیلی خسته بودیم من زودتر از هرشب خوابیدم ولی شب از درد دندان بیدار شدم اول فکر کردم اشتباه میکنم به خاطر ناراحتی و استرس خونه پیدا کردنه چون قبل از بارداری من ازبابت دندونام مطمن شده بودم و چکاب لازم رو انجام داده بودم ولی متاسفانه صبح که بیدار شدم درد شدیدتر شده بود الان دقیق سه روزه که شدید دندونم درد میکنه اما میترسم دندون پزشکی واسه شما ضرر داشته باشه و درد رو تحمل میکنم خیلی سخته هر شب بیشتر از ده بار بیدار میشم دیشب دوست داشتم پتو رو کلا بزارم تو دهنم وفشار بدم شاید دردش آروم شه اما متاسفانه فایده نداشت و تا صبح بیدار بودم و درد کشیدم امیدوارم که هرچه زودتر این درد تموم شه.