وبلاگ ماوبلاگ ما، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
اهورااهورا، تا این لحظه: 4 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات عاشقانه گل پسرام

دلنگرانی

1393/12/4 12:32
نویسنده : مامان سپید
189 بازدید
اشتراک گذاری

خبر بد واسه خونه کشی

چند روز پیش ی نمایشگاه مادر،کودک و نوزاد زده بودن من و بابایی با کلی شوق و ذوق همون روز اول نمایشگاه رفتیم چشمکزیاد وسیله های جالبی نداشتغمگین اما آقا هادی دوست بابا اونجا ی غرفه داشت و فهمیدیم نمایندگی پوشک نوزاد زده کلی خوشحالی کردیمآرام پوشک شما دیگه تامین شدخندونک بعد بابا و دوستش کلی خندیدن و خوش گذشت و برگشتیم خونه امامتفکر....

وقتی برگشتیم با صاحب خونه واسه تمدید قرارداد تماس گرفتیم ولی اون گفت باید خونه رو خالی کنیم چون قراره پسرش بیاد اینجا، واقعا شوک بدی خوردیم گریهاین خونه خونه خیلی خوبیه من دوست ندارم تو ماه های آخر بارداری دنبال خونه و استرس خونه کشی باشم ولی چه فایده! مجبوریم دیگه!متفکر

نی نی قشنگم پیش خدا هستی واسمون دعا کن تا ی خونه خوب و قشنگ پیدا کنیم امیدوارم تو خونه کشی واسه شما هم مشکلی پیش نیاد البته اصلا نگران نباش مامی با تمام وجود مراقبته، قول میدم.

فعلا که شدیدا به دنبال خونه هستیم و هنوز هیچ مورد خوبی پیدا نکردیم نی نی جون دعا کن.

از بنگاه که اومدیم خیلی خسته بودیم من زودتر از هرشب خوابیدم ولی شب از درد دندان بیدار شدم اول فکر کردم اشتباه میکنم به خاطر ناراحتی و استرس خونه پیدا کردنه چون قبل از بارداری من ازبابت دندونام مطمن شده بودم و چکاب لازم رو انجام داده بودم ولی متاسفانه صبح که بیدار شدم درد شدیدتر شده بود الان دقیق سه روزه که شدید دندونم درد میکنهغمگین اما میترسم دندون پزشکی واسه شما ضرر داشته باشه و درد رو تحمل میکنم خیلی سخته هر شب بیشتر از ده بار بیدار میشم دیشب دوست داشتم پتو رو کلا بزارم تو دهنم وفشار بدم شاید دردش آروم شه اما متاسفانه فایده نداشت و تا صبح بیدار بودم و درد کشیدمخسته امیدوارم که هرچه زودتر این درد تموم شه.

پسندها (4)

نظرات (0)