خدای جذابیت

روز دوشنبه 28 تیرماه تولد عمه شهلا و نسیم جون بود و تولد دعوت داشتیم.

روی کیک نسیم جون نوشته بود خدای جذابیت یازده ساله شد، منم عنوان این پست رو به افتخار نسیم جون خدای جذابیت گذاشتم. دخترعمه ها همشون عزیز و دوست داشتنی هستن ولی نسیم با همه فرق داره ی محبت خاصی در وجود این دختر وجود داره طریقه صحبت کردنش ابراز محبتش احوال پرسیش و ..... واقعا از صمیم قلبم دوستش دارم نسیم جون و عمه جون کلی هدیه داشتن ولی هدیه ما با همه متفاوت بود نسیم جون از طرف خانواده سه نفره ما سه تا هدیه داشت که سعی کردم طوری کادو کنم سوپرایز بشه هر کادو رو باز میکرد ی هدیه با ی کادو دیگه با خوشحالی و خندیدنش منم با تمام وجود خوشحال میشدم.

اتفاق جالبی که تو تولد افتاد یکدفعه حرکت کردی به سمت عمو مرتضی و رفتی بغلش  دوتا بوس محکم ازش کردی خیلی واسم جالب بود عمو شما رو فوق العاده دوست داره و بهت محبت میکنه ولی همه بچه ها مخصوصا دیانا از عمو میترسن آخه قیافش خیلی جدیه، خود من که تازه ازدواج کرده بودیم خیلی ازش میترسیدم ولی به مرور زمان فهمیدم خیلی آقاس و قلب مهربونی داره ولی هنوزم ی ذره ازش میترسم ولی گل پسر عاشق عمو مرتضی هست و به صراحت میتونم بگم عمو هم از همه بچه ها بیشتر دوستش داره.

دیانا و نسیم که میرقصیدن پسری هم جوگیر شده بود و کلی رقصید از فارسی گرفته تا کردی، آخه تولد دختر عمه و عمه خانم بود بایدم خوشحالی میکرد خلاصه بگم شده بودی گل سرسبد مجلس و کلی هنرنمایی کردی

تولدت مبارک نسیم جون  تولدت مبارک عمه جون اینم چند تاعکس از تولد

این انگشتر هم ما به مهسا جون هدیه دادیم.